زیبای خسبیده

و کدامین بوسه مرا از خواب بیدار خواهد کرد

زیبای خسبیده

و کدامین بوسه مرا از خواب بیدار خواهد کرد

بوی باران.بوی عشق

 

 

قطره های باران عاشق آدم های روی زمین بودند. 

آنها از ابر و باد و دریا راجع به آدم ها زیاد شنیده بودند  

آنروز ابر به انها گفت که زمان بارش آنهاست. 

قطره ها بی صبرانه منتظر بودند 

آنها از مادرشان دل کندند و به سمت زمین پرواز کردند 

ولی وقتی به زمین رسیدند  فهمیدند آدمها آنقدر هم منتظرشان نیستند.  

 

 

اولین قطره که خواست خودشو به یکه از زمینی ها برساند 

یک چتر بزرگ و سیاه باز شد. 

قطره ی باران محکم به آن خورد و مثل یک قطره اشک چکید 

آروم آروم با امدن همه ی قطره ها چتر های رنگارنگ زیادی باز شد 

اما همه ی آنها سرد بودند 

همی انها می خواستند جلوی رسیدن قطره ها را به آدم ها بگیرند 

 

 

قطره ها دلشان شکست 

آنها می خواستند برگردند 

می خواستند به مادرشان بگویند 

نه...نبار...اینجا هیچ کس منتظر ما نیست. 

 

 

اما در این میان 

پیر مرد کشاورزی از خانه اش بیرون آمد 

نگاهی به آسمان کرد و با خوشحالی دستهایش را برای در آغوش کشیدن قطره ها بلند کرد 

قطره ها هم به سرعت خود را در آغوش او می انداختند 

 

 

نا گهان صدای رعد آمیز مادرشان در آسمان طنین انداخت 

ای فرزندان من ببارید 

رسم زمین اینگونه است 

اما شما به پاس دستان پرمهر پیرمرد ببارید 

ببارید و شهر را پر از عشق و بوی یاران کنید 

شاید که از این پس دست های رو به آسمان بیشتر شود.

 

نظرات 24 + ارسال نظر
agha moalem سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:43 ب.ظ

very nice
i read this and enjoyed.
every little sweety wheat need the lovely rain;)

اقا اجازه سلام
اقا شما معلم خارجی هستی یا تو خارج معلم هستی یا کلا خارج معلمی هستید؟!؟!؟!؟!

نیاز سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ب.ظ http://secretneed.blogfa.com/

زیبا بود
ممنون خبرم کردی

مرسی

فرهاد سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:05 ب.ظ http://www.feredyy.blogfa.com

سلام
خوبی عمو؟
باید بگم نیمده ترکوندیا
خیلی داستانت زیبا بود
از خودته؟یا اینکه جایی خوندی؟؟
الحق که به خودم رفتی نه به اون خاله ی بی ذوقت(چشمک)
زیبا بود واقعا زیبا
راستی مقام سومی رو به خودم تبریک میگم

سلام عموووو مرسی
مال خودم بود
ما هم مقامسوم را به شما و هم میهنان عزیز تبریک می گوییم

آدرینا سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:30 ب.ظ http://adrina.blogsky.com/

سلام ... عزیز دل خاله ...خوبییییییی؟؟؟ اون فرهاد کیه اون بالا؟؟ نمی شناسمش؟؟!!! عزیزم از این رهگذرا که بیکارن و می یان وب این و اون بعدم می گن وب جالبی داری و به منم سر بزن و ازین حرافا راه نده .....:-))))
عالی بود سما ...اصل نظرم و تو کامنت بعدی برات می زارم

سلام
نمی دونم کیه خاله(ادم فروشی رو داری خدایی)
چشم دیکه راش نمی دم

آدرینا سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ

باران که می بارد ، یادم می رود باید متین باشم و چندان موقر ، یادم میرود که باید به زمین نگاه کنم و گودالها ی آب را مراقب باشم، به خانه که می رسم تازه می فهمم که وقتی با ولع از آسمان قطره می خوردم، کفشهایم با گودالها مهربانی می کردند........

خیلی خوگشل بود مرسی

اشکان سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:21 ب.ظ http://www.ashkan2020.blogfa.com

سلام
خوبی‌؟

خیلی جالب بود ... خیلییییییییییییییی

آفرین

موفق باشی

بای تا های

سلام مرسییییییییییییییی

امیرحسین سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ب.ظ http://roozgarma.blogfa.com

یادم نمیاد آدرس جدیدم رو گفته باشم؟
یعنی من آخرش تو لیستت نمیام؟ مثل خالت مغروری ...
اه اه اه

ولی من یادم میاد

سینا سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:42 ب.ظ http://www.sinaeghbali.blogfa.com

سلام
اول خیلی خوشحال شدم آپ کردی اخه خیلی وقت بود ما رو چشم انتظار گذاشته بودی.
بارون
این برکت آسمانی
این نماد زندگی
دوست دارم
ببار
آغوشم برایت باز است.

سلام مرسی

سینا چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 ق.ظ http://www.sinaeghbali.blogfa.com

سلام
با
چقدر همسرتان را دوست دارید؟
آپم.

آدرینا بانو چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ب.ظ http://adrina.blogsky.com/

شرح معامله ای که از جنس معامله های بازاری نبود ... دل دادم و دل ستاندم

سازبارون چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 ب.ظ

امدم عزیزم
زیبا بود

مرسی از اومدنت

نازی جون چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.2khmalenaz@gmail.com

سلام سما جووووووووووووووووووووووووونمو.
عاشقتم......................
نوشته هاتو همرو خوندموحال کردم.
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

سلام نازی جووووووووووووووووووووووووووووووونم
خوشحالم که اومدی عسلم

امیرحسین پنج‌شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 06:45 ب.ظ http://roozgarma.blogfa.com

من الان توی پوست خودم نمیگنجم. آخه خیلی احساس شعف داره لینک اینجا شدن
حکایت باقر و عینکش...
روزگارما بروز شد

نازی جون جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.2khmalenaz@gmail.com

سلام سماجونم.
وب آدرینابانوهم خیلی جالب بود اما مال زنم بهتر بود.......

فرهاد شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ب.ظ

سلام
خوبی عمو؟؟؟
ببینم منو که مثل خیار به این خاله ی بی معرفتت فروختی تو این زمینه اصلا به من نبردیا
بعدشم من نمیام بگم وبلاگ زیبایی داری این حرفا
من میام میگم عموی باحالی داری این حرفا(چشمک)

فرهاد شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ب.ظ

باران می آید و خبر ندارد
که دل من خیلی وقت است کویر شده
و دیگر موجود زنده ای در آن زیست نمی کند

مجید سعدآبادی شنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:43 ب.ظ http://malafe.blogfa.com

می خواهم امشب

از این کلکسیون فرار کنم

به جایی دور تر از تفکرات جمعی

آنجا که خدا مدتها پیش

مشغول آفریدن خودش بود !

فرهاد سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:16 ب.ظ

سلام خوبی؟
خبری ازت نیست
کجایی؟؟؟
آپ کردما
نمیای پیش عمو؟؟؟

مجید سعدآبادی سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ب.ظ http://malafe.blogfa.com

salam mamnonam
rasti link shodid

سینا شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://www.sinaeghbali.blogfa.com

سلام
با "بی عنوان" آپم
منتظر هستم

سید حامد احمدی شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ب.ظ http://benamebaba.blogfa.com

با "آبرو داری" به روزم!

ایمان دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:11 ب.ظ

وبلاک ندارم که آپ باشه

سلام
بلاگ خوبیه . این دفه متن ها رو هم خوندم خیلی جالب بود

فکر کنم چون فونتت ایتالیک بوده حرف اول هر خط نصفه نمایش داده شده.
موفق باشی با کللی ۲۰

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ

زنه ترکه 5 قلو زاییده بوده و هر کدوم یه رنگی ، ترکه میره دکتر ببینه علتش چی بوده . دکتر میگه خانم شما به جای قرص ضد حاملگی اسماتیز میخورده !!!

سما جون شناسنامتو خوندم .
منم۱۸ سالم ولی اهوازی هستم

بازم به ما سر بزن.

بای
°°°°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°°°°|__/
°°°°°°°°°°°°|___/
°°°°°°°°°°°°|____/°
°°°°°°°°°°°°|_____/°
°°°°°°°°°°°°|______/°
°°°°°°______|_______________
~~~~/____________________\~~~~
,.-~*´¨¯¨'*•~-.¸,.-~*´¨¯¨'*•~-.¸,.-~*´¨¯¨'*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨'*•~-.¸.....

vahid پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:33 ب.ظ

aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii bod..... aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد